محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

هدیه آسمونی

محمدمهدی و مهدی یار هدایای آسمونی ما

هنرنمایی های پسری

گل پسر ما عاشق خواننده‌گیه: بعد از تمام شدن سریالها بلندگوشو دستش میگیره و لبخونی میکنه والبته قسمتهایی رو که بلده رو کاملا بلند می خونه. سریالهای لیلا دردسرهای عظیم والان هم کیمیا. علاقه اش به خندوانه و تکرار اشعارش که تو فامیل حسابی شهرت داره. محمد مهدی از این تخته های آهنربایی داره که باعث شده علاقه شدیدی به خوندن و نوشتن پیدا کنه: اسماء 5 تن رو می خونه  وتقریبا رو نویسی میکنه. اعداد رو تا 12 به فارسی و انگلیسی کاملا می تونه بخونه حتی به حالت بهم ریخته و بدون ترتیب. شدیداً به پرچم ایران علاقه داشته و داره الان هم خیلی زیبا پرچم ایران و میکشه . رنگها رو به خوبی یاد گرفته و مفهوم چراغ راهنمایی و رانندگی رو می دونه....
9 آبان 1394

آنچه در این 6 ماه گذشت

سلام با عرض شرمنده‌گی بعد از 6 ماه بالاخره فرصت کردم یه سری به وبلاگ پسری بزنم. قربونت برم مامانی که هر روز داری شیرین تر و  عزیزتر می شی، خدایا شکرت بابت این نعمت و از ته دل ازت میخوام طعم این شیرینی رو به اونهایی که آرزوش رو دارند بچشونی "آمین" تو این مدت چند ماهه پسرم ما مرحله پوشک گرفتن رو گذروند اولش یه مقدار سخت بود ولی بعد از یک ماه به خوبی با شرایط جدید کنار اومد. جابجایی محل سکونت داشتیم به قول محمد مهدی به خونه جدید رفتیم که خداروشکر دو خواب داره و پسرم صاحب اتاق خواب مجزا شده . یه گل دختر به جمع فامیل اضافه شد و آرزوی نوه دختری از طرف خانواده همسرم برآورده شد و ملینا خانم به دنیا اومدند و بالاخره محمد م...
9 آبان 1394

مرحله ای جدید...

گل پسر ما از روز چهارشنبه 26 فروردین ماه 94 مرحله ای جدید از زندگی رو داره تجربه می کنه "روزهای بدون پوشک" امیدوارم این مرحله هم با موفقیت طی بشه، دوستان دعا کنید   ...
5 ارديبهشت 1394

سفر مشهد مقدس - اسفند ماه 1393

با لاخره امام رضا(ع) بعد از تقریباً دو سال ما رو طلبیدن و اجازه ورود به حرم مطهرشون رو بهمون دادن. اولین بار  که با محمد مهدی به مشهد مشرف شدیم اردیبهشت ماه سال 92 که تقریبا سه ماهه بود و این بار دوم اسفند 93 که دو سال و 28 روزش بود. یه سفر کوتاه ولی شیرین. سفر مون با هواپیما بود و چون گل پسری دو سالش تمام شده بود یک صندلی مجزا بهش اختصاص داده بودند. براش خیلی جذاب بود آخه سری قبل خیلی کوچول بود. قبل از سوار شدن به هواپیما خدمه محترم پرواز از محمدمهدی بالای پله ها و کنار پرچم ایران یه عکس خوشگل انداختند. ار علاقه شدید این گل پسر به پله بگم که چه بلایی به سر باباش آورد: محمد مهدی شدیداً به بالا و پایین رفتن از پل...
23 اسفند 1393

خوش صحبتی های گل پسری 3

محمد مهدی پیشرفت کرده و دیگه بوکا بوکا نمی گه و میگه پرچم ، مثلاً پرچم ایران یا بعضی وقتها پرچم الله، پرچم یا حسین و پرچم خضرت عباس (به جای حضرت عباس) البته پرچم یا اباصل همچنان به قوت خود باقیه لالایی که شبها براش می خونم تقریبا حفظ شده و قسمتهای اولش رو من می گم و قسمتهای انتهایی رو اون تکرارا می کنه(کتاب لالایی های نی نی کوچولو) لالا گل عناب         شده مهتاب چراغ خواب       ماهی خوابیده توی آب          نیلوفر هم توی مرداب نی نی کوچولوی ماهم          داره میخوابه تو خونه   &nbs...
11 بهمن 1393